دفترچه یادداشت در طول تاریخ نقش مهمی در فرآیند یاددهی- یادگیری و حتی در فعالیت های روزمره داشته است.
در قرن بیستم، دفتر مشق کلاس اول بهعنوان یک جایگزین ادغامکننده تحمیلشده توسط مکتب جدید ظاهر میشوند که از آنها استفاده میشود.
برای سازمان مدرسه از نظر نظارت بر عملکرد معلمان، برای دستاوردهای فرآیند یاددهی-یادگیری، حل تمرینات نوشتاری (دستاوردهای شناختی- ابزاری).
برای روانشناسی شناختی، دفترچه یادداشت به عنوان رکوردی از مهارت های تفکر عمل می کند “کلمات ابزار دقیقی هستند، آنها دسته بندی هایی را ایجاد می کنند که با آن می توان فکر کرد.
” از نظر گویرتز، «آنچه که دفترچهها را به مرکز علاقه تبدیل میکند این است که آنها آنچه را که ضبط شده است حفظ میکنند و فضایی برای تعامل معلم و دانشآموز و بهویژه، یک پشتیبان فیزیکی برای نوشتن است».
برای سایر نویسندگان، آنها از دفترچه یادداشت کلاس به عنوان دفترچه ای یاد می کنند که خاطرات را حفظ می کند و از طریق وظایف (تحلیل قبلی که معلمان به دانش آموزان خود محول می کنند، می توان چارچوب نظری مورد استفاده معلم، روش تدریس آنها، سطح دانش آموزان را شناخت.
تلاشی که بتواند معرف دانش آموز باشد، خطاها و امکانات خودارزیابی را از طریق آن تصحیح کند.
استفاده از دفترچه یادداشت در تمرین آموزشی ما عمدی، فشرده، سیستماتیک و برنامه ریزی شده است، جایی که تمرین آن به طور برجسته علمی- علمی و یک واحد مرجع است که جنبه های مختلف یاددهی-یادگیری را به حساب می آورد.
در حال حاضر این یک ابزار مفید در طول توسعه کلاس است که در آن به ما امکان می دهد پیشرفت دانش آموزان را متوجه شویم که در آن می توانیم اشتباهات املایی، فعالیت های مکرر، وظایف ناقص را تشخیص دهیم، از طریق استفاده از آن می توانیم مراحل مختلف حرکت را تجسم کنیم.
توسعه، مانند نوشتن و املا که در آن دانش آموز کار شخصی خود را مستند می کند.